هفته جهانی ناشنوایان گرامی باد


هفته چهارم سپتامبر، هفته جهانی ناشنوایان نام دارد و در سراسر دنیا به مناسبت بزرگداشت ناشنوایان مراسمی برگزار می‌شود.

به نقل از فدراسیون جهانی ناشنوایان هدف از این جشن، ترفیع فرهنگ ناشنوایان، دانسته‌هایی از زبان علم و اشاره، آگاهی مقامات و سیاستمداران جامعه شنوا و همچنین عموم مردم از دستاوردهای این قشر و مشکلاتی که جامعه ناشنوایان با آنها روبرو هستند، می‌باشد.

 موارد زیر از اهداف برجسته این گردهمایی و بزرگداشت است که از سوی انجمن بین‌المللی ناشنوایان و با همکاری فدراسیون اتحادیه‌های ناشنوایان و همچنین اتحادیه اروپایی ناشنوایان برگزار می‌گردد:

  • شناسایی ناشنوایان در جامعه
  • اختصاص مساعدت‌هایی به عنوان امتیاز به جامعه ناشنوایان با کمک سازمان‌ها و مؤسسات مربوطه
  • ارایه امکانات رایگان برای این قشر
  • آگاهی عموم مردم نسبت به خطراتی که این قشر را تهدید می‌کند از طریق پوستر، جزوه، اعلامیه، سمینارهای مفید و نصب علائم.

  اولین معلم گل‌های خاموش در ایران

جبار باغچه‌بان (عسکرزاده) یکی از خادمان پرتلاش فرهنگ ایران و به معنی واقعی کلمه معلم بود. زنده‌یاد باغچه‌بان در سال 1298شمسی آموزگاری را در دبستان احمدیه مرند آذربایجان آغاز کرد.

وی مؤسس اولین کودکستان (باغچه اطفال) در تبریز بود. باغچه‌بان را باید اولین کسی دانست که در ایران، آموزش سمعی بصری را به دستگاه آموزشی کشور وارد کرد.

باغچه‌بان برای اولین‌بار به فکر تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا افتاد. در ابتدای کار همه او را مورد تمسخر قرارمی‌دادند، اما وی طی یک سال موفق شد به سه کودک ناشنوا خواندن و نوشتن بیاموزد. شادروان باغچه‌بان فعالیت آموزشی خود را در شهر شیراز به مدت 6 سال و بعد از  آن در تهران ادامه داد.

وی نخستین دبستان ناشنوایان را در چهارراه حسن‌آباد در خانه‌ای محقر تأسیس کرد و روش آموزش الفبای دستی را اختراع کرد. همچنین در حین تعلیم و تربیت به روش دیگری دست‌یافت که امروزه آن روش به نام روش ترکیبی معروف است و با گذشت این همه سال به عنوان مترقی‌ترین روش در مدارس سراسر کشور استفاده می‌شود.

باغچه‌بان کتب مختلفی از جمله: کتاب‌های کودکان (بابا برفی…)، کتاب حساب ویژه و کتاب آموزش کر و لال‌ها به رشته تحریر در آورده است.

کشفیات جبار باغچه‌بان عبارتند از:

  • روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
  • اختراع گوشی استخوانی یا تلفن گنگ
  • کشف خواص صوت‌ها و تقسیم بندی آنها
  • تهیه وسایل مختلف بصری برای تدریس ناشنوایان
  • اختراع  گاه نما و ...

این مرد شریف، معلم دلسوز و مهربان، سرانجام در روز چهارم آذر ماه 1345، در سن 82 سالگی دیده از جهان فرو بست. در سراسر ایران هر ساله یادبودی در همین روز برای این معلم بزرگ با حضور ناشنوایان  و معلمین زحمتکش که ادامه دهندگان راه و منش آن بزرگوار هستند، برگزار می‌شود.


روحش شاد و یادش گرامی.

پیام دبیر کل سازمان ملل به مناسبت روز جهانی معلولین

دبیرکل سازمان ملل در پیامی به مناسبت روز جهانی معلول ضمن اشاره به این واقعیت که در بیشتر کشورها حداقل از هر 10 نفر یک نفر دارای معلولیت فیزیکی و روانی یا اختلالات حسی هستند خواستار توانمندسازی معلولان برای دستیابی به آرمانهای توسعه هزاره و توسعه برای همه شد.

در پیام بان کی مون آمده است: امسال موضوع روز بین المللی معلول گنجاندن معلولیت در آرمانهای توسعه هزاره است. همچنان که آماده برگزاری اجلاس سران در سپتامبر سال آینده برای آرمانهای توسعه هزاره می شویم باید تضمین نماییم که تمامی تلاشهای ما فراگیر و موجب بهبود معیارها و کیفیت زندگی همه افراد شود.

معلولان/ بهزیستیدر ادامه این پیام آمده است: ما همگی نسبت به معلولیت موقتی یا دائمی آسیب پذیر هستیم به ویژه هنگامی که مسن تر می شویم. در بیشتر کشورها حداقل از هر 10 نفر یک نفر دارای معلولیت فیزیکی و روانی یا اختلالات حسی است.

یک چهارم از جمعیت جهان مستقیما تحت تاثیر معلولیت به عنوان مددکار یا اعضای خانواده (معلول) هستند. افراد دارای معلولیت با مشکلات زیادی رودررو هستند. غالبا در میان فقیرترین و منزوی ترین اعضای جامعه قرار دارند. در عین حال به گونه ای معمول انعطاف پذری زیادی نشان می دهند و دستاوردهای عظیم در زمینه کوشش های بشری به دست آورده اند.

بان کی مون همچنین در این پیام می نویسد: تجربه نشان داده هنگامی که افراد دارای معلولیت برای مشارکت و رهبری فرایند توسعه توانمند شده اند تمامی جامعه پویا می گردد. مشارکت آنان فرصت برای همه، چه با معلولیت یا بدون معلولیت، به وجود می آورد. پیام برای آرمانهای توسعه هزاره روشن است: قرار دادن افراد دارای معلولیت و جوامع آنان در قلب تلاشهایمان به عنوان راهی اثبات شده برای پیشبرد دستور کار توسعه است.

در بخش دیگری از این پیام آمده است: سازمان ملل از حقوق بشر و توسعه جهانی برای هم افراد به عنوان اهداف بنیادین و شالوده ضروری برای صلح، امنیت و منزلت دفاع می نماید.

کنوانسیون ملل متحد در زمینه حقوق افراد دارای معلولیت که در سال 2008 به مورد اجرا گذاشته شد یکی از مهمترین ابزارهای ما برای پیشبرد این مهم است. ما باید به         تلاش هایمان برای اجرا و جهانشمولی آن ادامه دهیم.

دبیر کل سازمان ملل در پایان پیام خود می نویسد: در این روز بین المللی اجازه دهید تعهد کنیم تا موانعی که معلولان با آنها در زندگی روزمره خود در زمینه مشارکت و دسترسی مواجه اند را از سر راه آنان برداریم. اجازه دهید آنان را به عنوان عاملان جدایی ناپذیر برای دستیابی به آرمانهای توسعه هزاره و توسعه برای همه توانمند کنیم.

منبع: خبرگزاری مهر

باغچه بان ; اولین و بهترین معلم گل های خاموش


ز اندیشه برای خود رهی یافته ام

نقش دگری را به ره انداخته ام

از چشم برای دیدن چهره صوت

با دست هنر آینه ای ساخته ام

مهر برای ناشنوایان با دستان پرمحبت باغچه بان معنا یافت، معلم عاشقی که زندگی خود را وقف فرهنگ جامعه و آموزش ناشنوایان و کم شنوایان کرد. «جبار عسگرزاده» در سال 1261 در شهر ایروان به دنیا آمد. او کار خود را با روزنامه نگاری آغاز کرد ولی بعدها در تبریز کودکستانی به نام «باغچه اطفال» تأسیس کرد و در همانجا اولین تجربه خود را برای آموزش ناشنوایان کسب کرد. هر چند این کار او با تمسخر رو به رو شد، اما اولین ناشنوایانی که در سایه اراده او خواندن و نوشتن را آموختند مهر تأییدی بر آرزوهای او شدند.

بعدها در حسن آباد تهران با آموزش پنج کودک ناشنوا، مجوز ساخت مدرسه ویژه ناشنوایان را گرفت و بدین سان مدرسه کر و لال ها در یوسف آباد با نظارت مستقیم او ساخته شد. این مدرسه به «باغچه بان شماره یک» مشهور است. بر روی سنگ نوشته دیوار آن حک شده است «آموزشگاه کر و لال ها - تاسیس 1312».

دیوارهای کلاس ها آکوستیک است و ساعت دفتر مدرسه با ساعت های طبقات ارتباط دارد، به صدا درآوردن این ساعت، زنگ تمام ساعت ها را به صدا در می آورد و همراه با آن چراغ های زیر ساعت ها روشن می شد. اما مدتهاست که ساعت ها از کار افتاده و فقط از نور چراغ ها برای زدن زنگ استفاده می شود.

در آن زمان دو مدرسه کنونی دبستان و راهنمایی به یکدیگر وصل بود و تمام دختران و پسران ناشنوا در آن آموزش می دیدند.

مدارس باغچه بان به مرور زیادتر شدند و در زمان حیات ایشان به چند مدرسه رسید. در حال حاضر مدارس ناشنوایان در اکثر شهرهای کشور برپاست و فقط در تهران هجده مدرسه به نام باغچه بان مشغول به کار است.

اتاق کار باغچه بان که اکنون به موزه ای تبدیل شده است در دبستان امروزی آن مجموعه قرار دارد. اتاقی با مساحت تقریبی 12 متر مربع که در کف آن یک قالیچه کوچک که حاصل کار کودکان ناشنوای محصل در مدرسه است، به چشم می خورد. این قالیچه در سال های 50 تا 55 بافته شده است، در بالای اتاق، صندلی و تختخوابی که باغچه بان برای استراحت از آن استفاده می کرد قرار دارد. اینجا اتاق کار و هم محل زندگی اوست و بیشتر وقت او در این اتاق می گذشت؛ وسایل شخصی، کمد لباس ها، یک گرامافون بسیار قدیمی، عروسک دست ساخت او با زنگوله هایی که صدای زیری دارد، مجموعه وسایل شخصی او است. از بین بیش از30 کتاب فارسی و دو کتاب ترکی او کتاب های: الفبا، پروانه نیم کتابی، رباعیات، حساب، آدمی اصیل و مقیاس واحد آدمی، من هم در دنیا آرزو دارم، خودآموز برای سالمندان، دستور تعلیم الفبا، علم و آموزش برای دانشسراهای مقدماتی پسران و دختران، الفبای سربازان، اسرار تعلیم و تربیت، روش تعلیم کر و لال ها، و حساب در قفسه نگهداری می شود. در سوی دیگر اتاق وسایلی که ساخت خود اوست و به ثبت رسیده، دیده می شود. مانند سمعک استخوانی که ارتعاشات صدا را از طریق دندان ها و استخوان جمجمه انتقال می دهد، چند نقشه جغرافیایی مسطح برای کمک به درک کودکان که به صورت برجسته و فرو رفته پستی و بلندی و دریاها را مشخص می کند. به نظر می رسد این نقشه با خصوصیت برجسته بودن برای نابینایان یا ناشنوایانی که مشکل بینایی هم داشته اند استفاده می شده است؛ چرتکه حساب، تقویم خاصی که چگونگی کوتاه و بلند شدن روزها و شب ها را نشان می دهد. از جمله دیگر خدمات فرهنگی باغچه بان ابداع الفبای دستی ناشنوایان است که با خاصیت اصوات هماهنگی دارد؛ روش شفاهی آموزش ناشنوایان، روش حساب ذهنی می باشد.

مجسمه کوچک دستی با اشاره (من تو را دوست دارم) بر روی میز وسط اتاق قرار دارد. این نشان بین المللی برای ناشنوایان است. گرد زمان بر روی کتاب ها و وسایل داخل اتاق نشسته است.

خانم انصاری مدیر دبستان می گوید: «بارها با سازمان میراث فرهنگی تماس گرفته ایم که به ما در غبارزدایی این وسایل کمک کنند. چون بعضی از آنها در صورت غبارزدایی با دست، متلاشی خواهند شد اما تاکنون نتیجه ای نگرفته ایم».

زنده یاد باغچه بان در سال 45 در همین اتاق و بر روی همین تخت زندگی را بدرود گفت. او در روزهای سخت بیماری نیز اتاق کارش را ترک نکرد و می گفت:«من با سر و صدای این بچه ها زنده ام».

منبع: اینترنت